معنی ডিম দেওয়া - جستجوی لغت در جدول جو
ডিম দেওয়া
تخم گذاری کردن، تخم گذاری
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، تُخم گُذاری
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
নাম দেওয়া
نام گذاشتن، نام بردن
ادامه...
نام گُذاشتَن، نام بُردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
বিষ দেওয়া
مسموم کردن
ادامه...
مَسموم کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ডাক দেওয়া
خوٰاندن بلند، تماس بگیرید
ادامه...
خوٰاندَن بُلَند، تَماس بِگیرید
دیکشنری بنگالی به فارسی